۱۳۸۹ مهر ۶, سه‌شنبه

فدراسیون کوهنوردی و روند نامناسب تربیت مربی

روزگاری نه چندان دور واژه مربی ارزش و اعتباری داشت و افرادی که عنوان مربی را یدک می کشیدند بعنوان کوهنوردانی با دانش و تجربه و توانمند شناخته می شدند.


اما این ارزش و اعتبار را مدارک اعطائی فدراسیون کوهنوردی به این افراد نمی داد بلکه خود این افراد بودند که به عنوان مربی ارزش می دادند.اعتبار این افراد ناشی از دانش بالا و مهارت و تجربه قابل توجه آنها و مهمتر از همه عشق وعلاقه و صداقتی بود که باعث می شد بدون کمترین چشمداشت مادی سخاوتمندانه دانش و تجربه خود را به تشنگان واقعی این علوم ارائه دهند و اگر مربی هم از این راه امرار معاش می کرد درآمد مادی هدف اول و آخر او نبود.

اما اکنون چه؟ اکنون شرائط کاملا" برعکس شده و هجوم کاسبکاران وشهرت طلبان بی مایه و کسانی که می خواهند با دریافت مدرک مربیگری برای خود ارزش و اعتباری کسب کنند منجر به این شده که نه تنها آنها به خواسته خود نرسند(که البته اهمیتی ندارد)بلکه دردناکتر اینکه تولید انبوه این باصطلاح مربیان باعث ایجاد خدشه بر جایگاه رفیع مربیگری شده و این جایگاه که اعتبار خود را در طی سالها و با تلاش و از خود گذشتگی بسیاری از دلسوزان این رشته بدست آورده رو به بی اعتبار شدن است.

در دوره های تربیت مربی سنگنوردی مشاهده کرده ام افرادی که حتی توان صعود یک مسیر ساده 5.8 یا 5.9 را ندارند و یا یک مسیر ساده را نمی توانند با رکاب صعود کنند موفق به کسب مدرک مربیگری درجه 3 سنگنوردی می شوند و وارد بازار کار و کسب درآمد از این راه می شوند.
افرادی را مشاهده کرده ام که تجربه سنگنوردیشان محدود به شرکت در دوره های کارآموزی و مربیگری بوده و تا حالا هیچ کار شاخص و یا حتی معمولی در زمینه سنگنوردی و دیواره نوردی انجام نداده اند اما حالا مربی اند و به تربیت !! شاگرد می پردازند البته بگذریم که بسیاری از این شاگردان هم که بدنبال کسب مدرک کارآموزی اند و می خواهند را ه همین اساتید را طی کرده و مربی شوند همین تیپ مربیان را می پسندند!

اما راستی چه باید کرد و از چه کسانی و یا نهادی باید انتظار داشت که این روند نامیمون را اصلاح کند؟

از مربیان ,هیاتهای کوهنوردی,فدراسیون کوهنوردی؟

آیا واقعا"اراده ای برای اصلاح این امر وجود دارد؟ شاید اصلا"اعتقادی به اینکه یک مربی مثلا"سنگنوردی باید خود نیز سنگنورد خوبی باشد وجود ندارد و یک مربی می تواند با ده بیست کیلو اضافه وزن نیز پای سنگ نشسته و از راه دور شاگردانش را کنترل کند و به آنها آموزش دهد و یا یک مربی کوهپیمائی کلاس خود را در زیر سایه سنگها و یا درختان برگزار کند و دو روزه مهارتهای اولیه کوهپیمائی را به آنها آموزش دهد و آنها هم دو سال دیگر بیایند و در دوره مربیگری شرکت کرده و مربی شوند و شاگرد تربیت کنند و این سیکل همچنان ادامه یابد.

روند برگزاری کلاسهای تربیت مربی فدراسیون کوهنوردی نشان می دهد که آنها بر این عقیده اند که نیازی نیست مربی کوهنوردی حتما" کوهنورد خوب و یا حتی متوسطی باشد .وقتی در دوره های مربیگری کوهپیمائی هیچ تستی از افراد گرفته نمی شود که آیا آنها قادر به صعود یک قله 4000 متری و یا حتی ساده تر هستند و یا در دوره های سنگنوردی افراد ملزم به مسیری با درجه بیش از 5.8 نیستند و قص عل هذا. چگونه باید انتظار داشت که مربیان خروجی از این دوره ها کوهنوردان خوبی نیز باشند.

این روند خطرناک و نادرست علاوه بر اینکه باعث افت سطح کیفی کوهنوردی ما می شود باعث ایجاد حوادث ناگواری در محیط کوهنوردی می شوند مربی نمایان بی تجربه بخاطر اعتماد به نفس کاذب ناشی از کسب این عناوین ,به اجرای برنامه های آموزشی و یا فنی می پردازند و بعلت نداشتن تجربه مکفی خطراتی را برای خود و همراهانشان ایجاد می کنند و همچنین با ایجاد خدشه یه این جایگاه بسیاری از افراد قابل و توانا عطای کسب مدرک مربیگری را به لقایش بخشیده و عرصه را برای بی مایگان باز نموده و جامعه کوهنوردی نیز از وجود آنها محروم می شود.

پیشنهاد من در انتقاداتم نهفته است و اصلی ترین پیشنهاد من اصلاح و تغییر روند موجود و توجه به معیار تجربه و مهارت در انتخاب مربیان است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر